اصول و مباني قرآني نهضت عاشورا (1)
اصول و مباني قرآني نهضت عاشورا (1)
اصول و مباني قرآني نهضت عاشورا (1)
نويسنده:محمد علي اسدي نسب
چكيده
مقدمه
اصول و مباني قيام امام حسين(ع) را با رويكردهاي مختلف مي توان بررسي كرد؛ اما در اين نوشته به علل ذيل، رويكرد قرآني آن انتخاب شده است :
1-1. تاكنون به جنبه قرآني نهضت عاشورا و به خصوص در بررسي مباني
آن، كمتر به قرآن مراجعه شده، لذا با توجه به رابطه ي عميق و ميان امام و قرآن، بايد چنين رويكردي مورد توجه واقع مي شد.
2-1. هر حركتي آن گاه كه مستند به قرآن مي شود، مي تواند الگويي براي تمامي مسلمانان گردد و مسلمانان از هر فرقه و مذهبي آن را آسان تر خواهند پذيرفت و اين خاصيت مباحث قرآني است.
3-1. برخي از شبهاتي كه درباره ي قيام امام حسين(ع) مطرح مي شود، با استناد به آيات قرآني طرح شده كه با ذكر مباني قرآني نهضت امام حسين(ع) زمينه اي براي طرح اين شبهات باقي نخواهد ماند.
2. رابطه قرآن و امام حسين(ع)
يكي از مسلمات اعتقادي تمام فرق و مذاهب اسلامي آن است كه امام حسين(ع) به طور قطع از اهل بيت (عليهم السلام) است و دو ويژگي كه براي اهل بيت ذكر شده مسلماً شامل امام حسين(عليهم السلام) نيز مي شود؛ به همين دليل در مورد قرآن و امام حسين(ع) مي توان از حديث شريف ثقلين موارد زير را استفاده نمود:
1-2. تفكيك ناپذيري قرآن و امام حسين(ع) : در بسياري از روايات اين نكته قابل برداشت است كه اهل بيت با قرآن تلازم دارد و بين آن دو هيچ گاه جدايي وجود نداشته و نخواهد داشت. در اين زمينه پيامبر (ص) در حديث معروف ثقلين فرمود : «لَنْ يفْتَرِقا حَتّي يرِدا عَلي الحوضِ»(1)؛ يعني عترت و اهل بيت من با قرآن هرگز جدا نمي شوند تا زماني كه در كنار حوض بر من وارد شوند.
2-2. قيام امام حسين(ع) برخاسته از قرآن و مورد تأييد آن بوده، زيرا در غير اين صورت، قيام امام(ع)، مصداق جدايي حسين(ع) از قرآن قلمداد مي شود.
3-2. الگوگيري از قيام امام(ع) براي تمامي قرآن گرايان و مسلمانان واجب است؛ چرا كه قيام او برخاسته از قرآن است.
4-2. هر شبهه اي در مشروعيت قيام او شبهه و در حقانيت قرآن شمرده مي شود؛ زيرا آن دو لازم و ملزوم همديگرند.
5-2. در زمان امام حسين(ع) داناترين فرد به قرآن خود او بوده است؛ زيرا اگر فرد ديگري در آن زمان از امام(ع) به قرآن عالم تر بود، مي بايست او عدل و قرين قرآن قرار گيرد نه امام حسين(ع).
6-2. حسين(ع) عامل به تمام قرآن بوده و كسي در رتبه او قرار نداشته است، به همين دليل پيامبر (ص) فرمود: اهلبيت از قرآن جدا نمي شوند؛ بنابراين روشن است كه مصداق آشكار جدا نشدن از قرآن، عمل به آن است.
7-2. قرآن به عترت دعوت مي كند و عترت هم مردم رابه قرآن مي خواند و اين نكته اي است كه از تلازم آن دو در هدايتگري قابل برداشت است؛ چنانكه آيات مربوط به اهل بيت و اولوالامر، مصداق دعوت قرآن است. علاوه بر اين، رواياتي كه دلالت بر نزول ربع قرآن درباره اهل بيت مي كند(2)، مؤيد همين نظريه است؛ از طرف ديگر خود امام حسين(ع) و بقيه ائمه (عليهم السلام) تمامي افكار و اعمال خود را مستند به قرآن نموده و در مقاطع بسياري مردم را دعوت به تمسك به قرآن نموده اند؛ چه اينكه هر دعوتي از سوي امام حسين(ع) در واقع دعوت به آيات فراواني از قرآن مي باشد
اصول و مباني قرآني نهضت عاشورا و قيام امام حسين(ع)
علل و اسباب نهضت امام(ع) اموري بود كه موجب شد در سال 61 قيام امام حسين(ع) در مقابل يزيد پديد آيد كه معمولاً براي آن سه علت را بيان مي كنند: بيعت خواهي يزيد، دعوت كوفيان و اجراي امر به معروف و نهي از منكر توسط امام حسين(ع)؛ در حالي كه اصول و مباني قيام، نگاهي عميق تر، كلي تر و منطقي تر به قيام دارد و درصدد است مبناهاي حركت عاشورايي امام(ع) را بررسي نمايد تا بتوان براي مكان ها و زمان ها و نسل هاي ديگر از آن بهره برد و الگوسازي كرد.
مي توان اين مباني را به پنج دسته تقسيم نمود:
الف. مباني خداشناسي؛
ب. مباني دين شناسي؛
ج. مباني انسان شناسي؛
د. مباني جهان شناسي؛
هـ. مباني دشمن شناسي.
الف. مباني خداشناسي
بدون شك، قيام عاشورا و هر قيامي كه شبيه آن باشد، بر پايه ي خدا محوري
انجام مي گيرد؛ چه اينكه بدون دركي خاص از خداوند، نمي تواند تحقق پيدا كند؛ لذا با توجه به مجموعه حوادث عاشورا و سخنان امام حسين(ع) و نيز تحليل آنها مي توان گفت خداشناسي ودرك صحيح از خداوند مهم ترين مبناي قيام امام(ع) بوده است. در ذيل به برخي از مباني خاص اين بخش اشاره مي شود:
1. مبناي حضور خداوند در همه حال
اين يكي از معارف اصيل قرآني است كه انسان مؤمن بايد حضور خداوند را در تمامي حالات بپذيرد، درك كند و آنها را باور نمايد تا فكر و عمل خويش را فاني در رضاي او ببيند.
آن گاه كه خداوند به حضرت موسي(ع) و هارون دستور مي دهد فرعون را موعظه كنند، آنان اظهار مي دارند ما مي ترسيم فرعون در مؤاخذه ما عجله كند يا طغيان ورزد. خداوند در پاسخ مي فرمايد : نهراسيد كه : «اِنَّنِي مَعَكمَا اَسْمَعُ وَ اَرَي»(3) : من همراه شما هستم و همه چيز را هم مي شنوم و هم مي بينم.
امام حسين(ع) در دعاي عرفه خطاب به خداوند مي گويد : «اَللَّهُمَّ اَخشاك كانّي اَراك» (4): خدايا از تو چنان خشيت دارم كه گويا ترا مي بينم.
همچنين در روز عاشورا و پس از شهادت اصحاب، سرش را به آسمان بلند مي كند و مي گويد : «اللهمَّ اِنَّك تَرَي مَا يصنَع بِوَلدُ نَبيك»(5): خدايا به طور قطع تو مي بيني كه با فرزند پيامبرت چه مي كنند.
در دعاي عرفه نيز آمده است: آيا غير تو را نصيبي از ظهور است كه تو
از آن بي بهره باشي و آن گاه او تو را ظاهر سازد؟ كي غايب بوده اي كه محتاج به دليل باشي تا بر تو دلالت كند؟ كي دور بوده اي كه آثار، ما را به وصلت برساند؟ كور است چشمي كه تو را مراقب خويش نبيند، زيانكار است بنده اي كه از عشقت بهره اي ندارد.(6)
2. مبناي توكل به خدا
عنصر توكل بر خدا نقشي محوري در مبارزات دارد و موجب مي گردد فشارها و سختي ها خنثي گردد؛ چرا كه انسان متوكل داراي پشتوانه اي عظيم و نامحدود است.
امام حسين(ع) در پايان وصيت نامه اي كه قبل از حركت به سوي كربلا نوشت، به آيه اي از قرآن استشهاد مي كند و مي گويد : «وَ مَا تَوْفِيقِى إِلا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكلْت وَ إِلَيْهِ أُنِيب»(7) : موفقيت من در دست كسي جز خدا نيست وتنها بر او توكل مي كنم و به او روي مي آورم.
3. مباني خدا ترسي و ترس ناپذيري از غير خدا
اصولاً اگر كسي خدا را با عظمتي كه دارد، بشناسد، امكان ندارد براي مخلوق ناچيز او در مقابل خداوند ارزشي قايل شود؛ لذا امام علي(ع) در توصيف اهل تقوا مي فرمايد : در باطن اهل تقوا عظمت خداوند خالق، سايه افكنده است كه موجب شده ديگران در چشم آنان كوچك و حقير جلوه نمايند.(8)
حالت خداترسي دو نتيجه ي مهم در پي دارد: يكي عدم ترس از غير خدا
و ديگري احساس وجود امن الهي هنگام انجام تكاليف؛ لذا خداوند به حضرت موسي(ع) كه داراي حركت الهي است مي فرمايد : «يَامُوسى أَقْبِلْ وَ لا تخَف إِنَّك مِنَ الاَمِنِينَ»(9): اي موسي برگرد و نترس که تو از امن يافتگاني.
آن گاه كه عبدالله بن جعفر، امام(ع)را براي حركت به عراق مي ترساند و امان نامه اي براي اومي فرستد، امام حسين(ع) در جواب نامه ي پسر عموي خود، مي نويسد: «امام بعد، كسي كه به سوي خداوند دعوت كند و خود عمل صالح انجام دهد و بگويد من از تسليم شدگان در مقابل خداوند هستم، با خداوند و رسول او مخالفت ننموده است؛ اينكه به من وعده امان و نيكي و پاداش داده اي بايد بداني كه بهترين امان ها امان خداست.»(10)
توكل زاييده ي يقين به ضمانت الهي براي اهل تقواست؛ لذا امام حسين(ع) با اشاره به آيه شريفه :« وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجْعَل لَّهُ مخْرَجاًوَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْث لا يحْتَسِبُ»(11): هر كس تقواي الهي پيشه گيرد، خداوند راه خروج از مشكلات را براي او فراهم مي سازد، به شكلي كه خودگمان نمي كند، روزي اش را خواهد داد.
حضرت(ع)مي فرمايد: شما را به تقواي الهي سفارش مي كنم؛ چرا كه خداوند ضمانت داده كسي را كه تقواي الهي داشته باشد، او را از امور ناخوشايندش به امور خوشايند منتقل مي كند و از جايي كه گمان نمي كرد، روزي اش خواهد آمد.(12)
پينوشتها:
1.اصول كافي؛ ج2، ص 415.
2. اصول كافي؛ ج2، ص 628 و باب النوادر؛ ج4.
3.طه: 46.
4. بحارالانوار؛ ج95، ص 218.
5. همان، ج44، ص 321.
6.مفاتيح الجنان؛ دعاي عرفه امام حسين(ع)
7. هود:88.
8. نهج البلاغه؛ خطبه متقين (خطبه 193).
9. قصص : 31.
10. تاريخ طبري؛ ج5، ص 389.
11. طلاق :3.
12. ابن شعبه بحراني؛ تحف العقول؛ ص 171.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}